متن آهنگ آواز وحشی از محتشم
بعد از تو این آواز وحشی در دلم مرد
دیوانه ات از دوری ات دق کرد و پژمرد
پروانه وار آتش زدم دلتنگی ام را
بیرحمی دنیا مرا از پا درآورد
تنهای تنها با خیالت گرچه مستم
سودای چشمان تورا در خود شکستم
باران گرفت و پا به پایش گریه کردم
من مرد تنهای شب این قصه هستم
بعد از تو این آواز وحشی در دلم مرد
دیوانه ات از دوریات دق کرد و پژمرد
پروانه وار آتش زدم دلتنگیام را
بیرحمی دنیا مرا از پا درآورد
لعنت به احساسم که عمری شد اسیرت
لب تشنه دنبال سرابی در کویرت
حیف از تمام آرزوهایم که گم شد
در پیچ و تاب عطر موهای حریرت
بعد از تو این آواز وحشی در دلم مرد
دیوانهات از دوریات دق کرد و پژمرد
پروانه وار آتش زدم دلتنگیام را
بیرحمی دنیا مرا از پا درآورد
دیوانه ات از دوری ات دق کرد و پژمرد
پروانه وار آتش زدم دلتنگی ام را
بیرحمی دنیا مرا از پا درآورد
تنهای تنها با خیالت گرچه مستم
سودای چشمان تورا در خود شکستم
باران گرفت و پا به پایش گریه کردم
من مرد تنهای شب این قصه هستم
بعد از تو این آواز وحشی در دلم مرد
دیوانه ات از دوریات دق کرد و پژمرد
پروانه وار آتش زدم دلتنگیام را
بیرحمی دنیا مرا از پا درآورد
لعنت به احساسم که عمری شد اسیرت
لب تشنه دنبال سرابی در کویرت
حیف از تمام آرزوهایم که گم شد
در پیچ و تاب عطر موهای حریرت
بعد از تو این آواز وحشی در دلم مرد
دیوانهات از دوریات دق کرد و پژمرد
پروانه وار آتش زدم دلتنگیام را
بیرحمی دنیا مرا از پا درآورد