متن آهنگ کابوس از امیر عباس گلاب
خدایا وحشتِ تنهاییم کُشت کسی با قصهی من آشنا نیست
در این عالم ندارم هم زبانی به صد اندوه مینالم روا نیست
شبم طی شد کسی بر در نکوبید به بالینم چراغی کس نیفروخت
نیامد ماهتابم بر لبِ بام دلم از این همه بیگانگی سوخت
به روی من نمیخندد امیدم شراب زندگی در ساغرم نیست
نه شعرم میدهد تسکین به حالم که غیر از اشک غم در دفترم نیست
که غیر از اشک غم در دفترم نیست
بیا ای مرگ جانم بر لب آمد بیا در کلبهام شوری بَرانگیز
بیا شمعی به بالینم بیفروز بیــا شعری به تابوتم بیاویز
بیا ای مرگ جانم بر لب آمد بیا در کلبهام شوری بَرانگیز
بیا شمعی به بالینم بیفروز بیــا شعری به تابوتم بیاویز
دلم در سینه کوبد سَر به دیوار ، که این مرگ است و بر در میزند مُشت
بیا ای همزبان جاودانی که امشب وحشتِ تنهاییم کُشت
که امشب وحشتِ تنهاییم کُشت..
که امشب وحشتِ تنهاییم کُشت..
که امشب وحشتِ تنهاییم کُشت..
در این عالم ندارم هم زبانی به صد اندوه مینالم روا نیست
شبم طی شد کسی بر در نکوبید به بالینم چراغی کس نیفروخت
نیامد ماهتابم بر لبِ بام دلم از این همه بیگانگی سوخت
به روی من نمیخندد امیدم شراب زندگی در ساغرم نیست
نه شعرم میدهد تسکین به حالم که غیر از اشک غم در دفترم نیست
که غیر از اشک غم در دفترم نیست
بیا ای مرگ جانم بر لب آمد بیا در کلبهام شوری بَرانگیز
بیا شمعی به بالینم بیفروز بیــا شعری به تابوتم بیاویز
بیا ای مرگ جانم بر لب آمد بیا در کلبهام شوری بَرانگیز
بیا شمعی به بالینم بیفروز بیــا شعری به تابوتم بیاویز
دلم در سینه کوبد سَر به دیوار ، که این مرگ است و بر در میزند مُشت
بیا ای همزبان جاودانی که امشب وحشتِ تنهاییم کُشت
که امشب وحشتِ تنهاییم کُشت..
که امشب وحشتِ تنهاییم کُشت..
که امشب وحشتِ تنهاییم کُشت..