متن آهنگ صبح شد از مسعود صادقلو و آمین
صبح شد و با صدای تو بیدار شدم
تا امروز افسرده بودم تو اومدی من خوشحال شدم
امید دارم نمیری از کنارم چون بدون دستای تو کم میارم
یه بیمارم اگه نباشی توو زندگیم از زندگی من بیزارم یه بیمـارم بیــزارم
چون که نفس منی تو قوت قلبی تو
نمیخوام هیچی من با نبودن تو
نفس منی تو قوت قلبی تو
نمیخوام هیچی من با نبودن تو
صدای سوت صدای پای جای سوت و کور
قدم زنون با هم میریم یه جای دور دور
شب به شب بیداره رعد و برق میادش
کاغذای دفترم من و تو پیاده
همیشه خوبه حالم می بینی که رو به راهم
هزار تا قصه ولی آفتابیه روزگارم
قلب من باهاته محو خندههاته
همه جا رنگش سبزه رنگ اون چشاته
دوباره صبح شده و چهچههای بلبله مث این که نیست ول کن تو
رفت رو اعصاب خور خورش
کلبهی چوبی و جنگل من و تو با هم دیگه خلوت
صدای گیتار و دیوارای فیروزهای
دوست دارم تا همیشه از این کلبه بیرون نریم
کلبهی چوبی و جنگل من و تو با هم دیگه خلوت
صدای گیتار و دیوارای فیروزهای
دوست دارم تا همیشه از این کلبه بیرون نریـــــم
چون که نفس منی تو قوت قلبی تـو
نمیخوام هیچی من با نبودن تـــو
نفس منی تو قوت قلبی تــو
نمیخوام هیچی من با نبودن تــــو
تا امروز افسرده بودم تو اومدی من خوشحال شدم
امید دارم نمیری از کنارم چون بدون دستای تو کم میارم
یه بیمارم اگه نباشی توو زندگیم از زندگی من بیزارم یه بیمـارم بیــزارم
چون که نفس منی تو قوت قلبی تو
نمیخوام هیچی من با نبودن تو
نفس منی تو قوت قلبی تو
نمیخوام هیچی من با نبودن تو
صدای سوت صدای پای جای سوت و کور
قدم زنون با هم میریم یه جای دور دور
شب به شب بیداره رعد و برق میادش
کاغذای دفترم من و تو پیاده
همیشه خوبه حالم می بینی که رو به راهم
هزار تا قصه ولی آفتابیه روزگارم
قلب من باهاته محو خندههاته
همه جا رنگش سبزه رنگ اون چشاته
دوباره صبح شده و چهچههای بلبله مث این که نیست ول کن تو
رفت رو اعصاب خور خورش
کلبهی چوبی و جنگل من و تو با هم دیگه خلوت
صدای گیتار و دیوارای فیروزهای
دوست دارم تا همیشه از این کلبه بیرون نریم
کلبهی چوبی و جنگل من و تو با هم دیگه خلوت
صدای گیتار و دیوارای فیروزهای
دوست دارم تا همیشه از این کلبه بیرون نریـــــم
چون که نفس منی تو قوت قلبی تـو
نمیخوام هیچی من با نبودن تـــو
نفس منی تو قوت قلبی تــو
نمیخوام هیچی من با نبودن تــــو